Monday, October 09, 2006
وابستگی
میترسم از وابستگی و وابسته ماندن. و گويی وابستگی لازمه وارد شدن به يک رابطه عاشقانه است. پس، از عاشق شدن و عاشق ماندن هم میترسم. هرچند هر بار عشق که باريدن گرفته، آنقدر احساساتی بودهام که ترسم را کنار بگذارم و بی چتر دل بسپارم.
وابستگی برايم ترسناک است چون برای خودم ارزش و احترام زيادی قائلم و نيز برای استقلال و جاهطلبیهايم. از وابستگی میترسم چون فکر میکنم در يک نظام اجتماعیِ ناسالم و نامتعادل، معنای شکست میدهد. معنای اسارت میدهد، معنای دور شدن از هرگونه موفقيت. و وابستگی، آنطور که خواندهام و ديدهام، همواره وسيلهای بوده است برای سرکوبِ زنان.
فکر میکنم وابستگیِ متقابل يکی از فاکتورهای مهم يک رابطه سالم است و با اين ترس آيا هرگز میتوانيم رابطهای سالم را تجربه کنيم؟ توانستهام ترس را فراموش کنم که ربطِ کاملاً مستقيمی داشته به طرفين رابطه. تجربهام میگويد که میشود وابستگیِ متقابل داشت اگر که طرفين در رابطه نگاهی پيشروانهتر نسبت به جامعه داشته باشند. هم شأنِ انسانیِ همديگر را نگاه دارند و هم برای شخصِ خود ارزش و احترامِ زياد قائل باشند. زياد ديدهام دخترانی را که اسيرِ اين نگاهِ غالب در جامعه شدهاند: احترام درخورِ اويی است که جامعه مهم میپنداردش. و خود را کمتر ديدن و ديگری را بهتر ديدن وابستگیِ متقابل را سخت دشوار میکند.
(
وبلاگت رو خوندم . خیلی لذت بردم)
من همیشه فکر می کردم یک رابطه باید یه جور وارساتگی بیاره نه وابسنگی.
دقيقاً نمیدانم بايد کجای مطلب را توضيح دهم. حتماً يکبار درباره اينکه چه رابطهای را «سالم» میدانم و چرا، خواهم نوشت ولی درباره آنچه که گفتی «وارستگی»، برايم زياد مشخص نيست رابطهاش با «وابستگی» چيست. به نظرم در يک رابطه عاشقانه خوب میشود که هم وارسته باشيم، هم وابسته، هم گشوده نسبت به عاطفه ديگران و...
به ...:
خوشحالم و اميدوارم هميشه همانطور که نوشتهای، «زن بیپروا و جسوری» باشی.
به راحيل:
در اين نوشته مشخصاً منظورِ من «وابسته شدن» است و من آن را مثبت میدانم با قيدِ شرطِ خيلی مهمِ «متقابل». وگرنه دلبسته شدن که جای خود را دارد.
به شانهبهسر:
راست میگويی ممکن است حفظِ وابستگیِ متقابل سخت باشد و نياز به تلاش داشته باشد اما میشود که کاملاً خودبخودی هم به وجود آيد و نگهداریاش هم فقط با اينکه طرفينِ رابطه خودشان باشند و صداقت داشته باشند ممکن شود. و به نظرم در اين حالت است که رابطه کاملاً لذتبخش و سرشارکننده میشود.
با مستقل بودن منافاتی نداره
babak
overman.persianblog.com
و ترس از وابستگی بخاطر نشناختن معشوق
در این احساس تنها نیستی
چه بسیار که از بی خبرند
من اصراری بر تعهد ندارم. اما اگر در رابطهای قرار بر داشتنِ تعهد باشد، از زيرآبیرفتن بدم میآيد. با صداقت و صراحت میپذيرم دوستپسرم روابطِ ديگری داشته باشد (و انتظار دارم او هم بپذيرد روابطِ من را) و همه اينها منوط است به اصلِ رابطه. اگر خوب و سرشارکننده باشد، اگر مبتنی بر صداقت باشد، فکر میکنم همهچيز خوب جلو برود. و چنين رابطهای را ديدهام (يعنی از روی هوا حرف نمیزنم) و به نظرم نياز به آدمهايی دارد که تکليفشان با خودشان و روابطشان مشخص باشد. و بله: به نظرم ممکن است آدمی همزمان عاشقِ دو يا چند نفر باشد.
<< Home