Friday, November 17, 2006

 

حساب و کتاب‌اش را که نداشته باشی...

فاجعه: صبح بيدار می‌شوی با لباسی و ملحفه‌ای آلوده به خون. بارِ اول‌ات نيست.


Comments:
فکر کنم همه دخترها حداقل یکبار بی حساب و کتاب بودن رو تجربه کرده باشند. اصلاٌ حس خوبی نیست
راستی این سیستم جدید کامنتدونی خیلی بهتر شده. ممنون
 
اوهوم...تجربه بدی است!به قول خودت چیزی در حد فاجعه!!!!!
 
معمولا اتفاق های بدتری هم می تونه بیفته وقتی حساب و کتاب نداشته باشی!
 
حالا چرا فاجعه ؟!!! پیش میاد حتی گاهی وقتایی که به خیال خودت حساب کتابش رو هم داشتی :دی
 
...معمولا با درد اومدنش رو خبر میده!
 
این هم پُستی بود
 
اين سايت علاوه بر اينكه فاسداست ؛همچنين تبليغات شهرنو و جنده خانه ها را انجام ميدهد.
بنابراين اسم "جنده بودن" براي صاحب اين سايت مناسب تراست، تا "دختر بودن"
 
اين كمال بي ا نصافي هست كه ما دولت فعلي را با دولت حزبي(مشاركتي و مجاهديني و كارگزاراني) بيسواد و بي عرضه خاتمي كه از صبح تا شام بدنبال روزنامه بازي و حزب بازي وكار سياسي بودند، يكسان مقايسه بكنيم.
در دولت خامي :
كمتر از شش ماه، بيش از 2500 مدير و مسئول را فقط در وزارت كشور بركنار كردند.
كمتر از يكسال، نزديك به بيست هزار(20000)مدير و مسئول و كارشناس ارشد رااز كار بركنار كردند. چرا؟ چون يك گروه خائني كه متشكل از: مشاركت،مجاهدين انقلاب و بغضاًّ كارگزاران بودند؛ و در بركناريها نقش اصلي و پشت پرده را داشتند، و خاتمي بدبخت هم كه به آنها وامدار بود، چشم وگوش بسته نظرات آنها را تائيد ميكرد؛ آنها نظرشان بر اين بود كه هركس وابسته يا سمپات ويا طرفدار يكي از دو حزب منحرف از اسلام و قانون اساسي (كه خائن به انقلاب و امام و رهبري و ولايت فقيه بودند)، يعني: مشاركت و مجاهدين، نباشد؛ نبايستي در هيچ مسئوليتي، ولو تخصصي، در دولت خاتمي مسئوليت داشته باشد. اينهائي را كه من ميگويم، فردا هوچيگري نكنند و تكذيب نامه بدهند، چرا كه دراين رابطه هم مصاحبه كردند و هم در روزنامه هايشان نوشتند، و هم مهمتر از همه اينكه، به بيشتر از آنچه در رابطه با حذف كردنهاي گُتره اي گفتند، عمل كردند.
دولت خاتمي به سياست داخلي و خارجي كشور در حد خيانت، بوا سطه انحراف فكري و ئيدئولوژيكي كه داشت، عمل كرد. اين چيزي نيست كه نياز به اثبات داشته باشد ،بلكه آنها را در عمل ديديم و هنوز هم آثار نكبت بار و ذلت بار آنها را مي بينيم.
اصلاْ خود دولت خاتمي يك اُپوزوسيون واقعي بود. زيرا از اُپوزسيونهاي داخلي، مانند: مشاركتيها،
ملي- مذهبيها، دفتر تحكيمي ها، مجاهديني ها ؛ و همه آنهائيكه از انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) سيلي خورده بودند؛ حمايت ميكرد و با شعارهاي مسخره و دشمن شاد كنش مانند : آزادي براي مخا لف، زنده باد مخالف من، ايران براي همه ايرانيان و آزادي بيان ونوشته براي همه (ضد انقلاب و غير ضد انقلاب)، زنداني سياس نبايد داشته باشيم، گنجي و آغاجري و امير انتظام و... آزاد بايد باشند و.....
و خلاصه وضعيت مملكت را بجائي رساندند كه آمريكا و اسرائيل سالها براي رسيدن به آن، در آرزو بودند.
براي مثال: راه اندازي قائله 18 تير سال 78، ايجاد قائله و حمايت از شورشگريها در دانشگاهها ودسته جات خياباني و راه انداختن مطبوعات هرزه نويس و ضد انقلاب، تحت عنوان توسعه سياسي؛ نامه پراكني هاي زهراگين مجلس مشاركتي وحزبي ششم به رهبري، هوچيگري و داد و قال دو لت در مقابله با قتلهاي كم اهميت زنجيره اي و زهرا كاظمي، برخورد انحرافي و ضعيف دولت و مجلس دوم خردادي و مشاركتي با مسئله بسيار مهم هسته اي؛ از موضع ضعف و ذلت برخورد كردن با دول غربي ، تحت عنوان كاهش تنشها در سياست خارجي و ....و چند ده مسئله مهم ديگر، كه دولت بجاي اُ پو زيسيون ، خودش اين قائله ها را براي كشور ايجاد ميكرد.
علاوه بر موارد فوق ، سئوال مهمتر از هواداران دولت خاتمي اينست كه :
چه كساني دانشگاها و مدارس دخترانه و آموزشگاهاي مختلط و محيط هاي عمومي و تفريحي را به فساد و انحرافات اخلاقي و فكري كشاندند؟ آيا جز خاتمي و دار و دسته حزبي اش، كه انحرافات فكري و اخلاقي خارج از اسلامِ مورد قبول امام و اُمّهات انقلاب اسلامي داشتند، بودند!؟.

چه كساني، دست مسئولين، در مخالفت با نيروي انتظامي و قوه قضائيه، در استفاده از ماهوارها و سي دي هاي مبتذل و بر گزاري پارتيها و جشن تولدهاي مختلط شبانه كه همگي آنها صد د صد خلاف اسلام و قرآن و فاسد و حرام بودند را باز گذاشتند ‌‍؟!، و نيز با چاپ كتابها و مطبوعات با محتويَات خلاف اسلام وبيّنات قرآن ،از جمله؛ رومانهاي عشقي،انحرافي، ضد انقلابي، ضداسلامي؛ كانون گرم و اسلامي بسياري ازخانواده ها را از هم پاشاندند و آنها و فرزندان دختر و پسرشان را بدبخت وفاسد و معتادكردند و روزگار آنها را به خاك سياه و عزا نشاندند؟ آيا جز سياستهاي تساهل وتسامح خاتمي و دولت مردان احمق و دارو دسته خائن حزبي اش بودند !؟‍
چه كساني ؛ پارتي بازي، دزدي، فساد مالي وعمل به خلاف قانون را در تمام سطوح اداري وزارتخانه ها، از سطح وزير تا سطوح پائيني، به حد افراط رساندند؟ كه هر كدامشان هم اكنون داراي پروندهاي قطور قضائي شده اند. آيا جز خاتمي و دار و دسته اش بودند!؟.
چه كساني ؛ هر روز و شب دانشجو يان لُمپن دانشگاههاي كشور، از قبيل دفتر تحكيم وحدت را، به بهانه هاي واهي مثل؛ آزادي بيان و توسعه سياسي، تحريك به اغتشاش و شورشگري و تعطيلي دروس در دانشگاها ميكردند؟! آيا جز خاتمي و دار و دست نامرد و خائن حزبي اش بودند!؟.
حالا شما انتظار داريد از اين آدمها ئيكه انحراف فكري واخلاقي دارند؛ و عنوان مدير و مسئول با تجربه را، با خود يدك ميكشند، در دولت اسلامي و مكتبي و وفادار به امام و رهبري احمدي نژاد، استفاده شود.
اينكار هم خيانت به نظام و انقلاب اسلامي هست، و هم مثل اينست كه ما در اول انقلاب از مديران فاسد و دزد و خائن وابسته به نظام فاسد محمد رضا شاهي استفاده كنيم.
چه كسي ميتواند ثابت كند كه مديران بيسواد خاتمي داراي تجربه و تخصص بودند. اينها آنقدر وقت داشتند كه به كارها و دستورالعملهاي حزبي شان برسند. ديگر وقتي براي اندوختن تجربه و تخصص و رسيدگي به رفع مشكلات و بدبختي هاي مردم نداشتند.
باور نكنيد كه گفته شود، اينها (مديران ومسئولين بيسواد دولت خاتمي) بودند كه چند طرح و پروژه در زمان آنها به اجرا رسيده است، ابداً ؛ بلكه اين كارشناسان كنار گذاشته شده بودند كه بخاطر دلسوزي نسبت به انقلاب و سرمايه هاي مردم و با خون دل خوردن هاشان، اين پروژه ها را به ثمر رساندند؛ منتها سود سياسي اش را همين مديران حزبي نامرد بيسواد و بي كفايت، در افتتاح اين طرحها و پروژه ها مي بردند.

يادمان نرفته است، وقتي اين آقايان روي كار آمدند؛ گفتند توسعه سياسي (آنهم از نوعي كه بر شمرديم)، براي ما از توسعه اقتصادي مهمتر است ، و بجاي اينكه دنبال نون و گوشت مردم با شيم؛ بايد دنبال توسعه و نشر و انتشار بيشتر روزنامه ها و مجلات (آنهم از نوعي كه نام برديم) باشيم و به هنرمندان و روشنفكران منزوي شده در چند سال اخير بايد ميدان بدهيم، و بايد تكنولوزي روز دنيا، يعني ماهواره و اينترنت را به خانه ها و محافل خصوصي و عمومي و رو شنفكري ببريم، تا مردم از دستاوردهاي مدرنيته غرب ،بهره مند گشته و عقب نمانند!!. كه ما هم به گوشه اي از ماحصل اين دستاوردهاي مدرنيته آقايان، در ميان خانواده ها و محيط هاي عمومي و خصوصي و دانشگاهي و مدارس، اشاراتي داشتيم.
پس اينكه مردم اينها را در انتخابات مجلس و رياست جمهوري كنار زدند، براي اين بود كه ديگر اينگونه مديران فاسد و منحرف و بعضاً ضد انقلاب را شايسته حضور در دولت اسلامي و انقلابي جديد نمي دانستند.
البته مطلب در اين را بطه بسيار است كه با ادا مه آنها ،مثنوي هفتاد من كاغذ ميشود.

اما خوشبختانه و به لطف خداوند متعال وحضرت وليعصر(عج)، اين مصيبتهاي به ارث رسيده فوق الذكر، در دولت نهم؛ يكي پس از ديگري در حال از بين رفتن تدريجي مي باشند. انشا‌ءالله
 
براستي اين سايتها(مانند صاحب اين سايت) چقدر فاسد هستند، و مطالب حرام در آنها چقدر زياد و بي حيا گرانه نوشته شده است. زنهاي بظاهر دختر و مرد هاي بظاهر پسر،چه مطالب هرز وهجو و مفسده انگيزي در اين سايتها با هم رد و بدل ميكنند. آنهم با استدلالهاي منحرفانه و بظاهر روشنفكرانه آنچناني شان. در حاليكه، این زنهائيكه اسم خودشان را ظاهراً دخترميگذارند، ب اين حرفها و كامنتهايشن ، كار فاحشه گري انجام ميدهند . بعبارتي ميخواهند مانند کشورهای غربی؛ اعمال حيوانات از جمله: خوك و سگ و گربه و ... را بكنند ، يعني هر زمان كه دوست داشتند، با يك مرد نامحرم رابطه دوستي و به گفته خودشان؛ عاشقانه؛داشته باشند و اگر هم بيشتر باز دوست داشتند، بغل او همخواب بشوند و دفعه بعد همين كار را با فرد ديگري داشته باشند، تازه بدتر از اين، ميخواهند در هر دفعه با چند نفر با شند و كسي هم بدش نيايد. يعني عفت وارزشهاي انسا ني شان رابه دفعات مكرر بواسطه مردهاي هرزه از دست بدهند ؛ حالا براي توجيح كردن خودشان ،دنبال مجوز براي اين كار پست و زشت و روسپي كارانه خود هستند. در حاليكه بايد بدانند اينكار خود فروشي بوده و در ايران جرم و خيانت به خود و خانواده و همسرشان محسوب ميشود.و جرم اينكار كه يكنوع فاحشه گري ميباشد، در اسلام وايران بعضاً سنگسار است.
راستي به اين نوع افراد ميشود گفت انسان؟ آيا اينها ميتوانند در آينده مادر يا پدر بشوند؟ آيا ميتوان مسئوليتي را به اينها سپرد. واقعاَ به اينها بايد گفت ، خاك بر سرتان با اين كارهايتان، كه خودتان و خانواده تان را بي آبرو ميكنيد و آينده شوم وسياهي را براي خود رقم ميزنيد. و ندانسته در دام افكار شياطيني غرب باوران گرفتار شده ايد. بخود آ ئيد كه وقت خيلي خيلي دير شده است.
 
قاي اكبر خان
تمام اين كارها رو آدمهاي به ظاهر مسلمان فقط با خوندن يك جمله عربي و گفتن "قبلتُ" به راحتي انجام ميدن. اگر داشتن روابط همزمان با چند نفر اينقدر بد و ناپسنده، چرا اسلامِ احمدي نژاديتون اين اجازه رو به مردها داده؟ اون هم مردهايي كه مسئوليت زندگي چندتا بچه رو به دوش مي كشند. تا اونجايي كه من يادم مياد تو اين وبلاگ تا حالا صحبتي درباره ازدواج نشده و كسي از روابط همزمان متاهلين دفاع نكرده.آدم هاي مجرد هم فقط مسئول زندگي خودشون هستن و نوع و تعداد روابطشون هم فقط و فقط به خودشون و روحياتشون مربوطه. اين كه پرسيدي " به اين نوع افراد ميشود گفت انسان؟ " بستگي به اين داره كه انسان رو چي تعريف كني؟ اگه انسان رو فقط موجودِ بي اراده اي كه از صبح تا شب تو احاديث دنبالِ دعايي مي گرده كه موقع دخول و خروج و ... بايد بخونه تا سكسش جنبه معنوي پيدا كنه ، با اين تعريف اين افراد انسان نيستند! اما اگه انسان رو موجودي بدوني كه فكر مي كنه و خودش درمورد نوع روابطش با ادماي ديگه تصميم مي گيره ، اين افراد خيلي از تو و امثال تو انسان تر هستند
 
دنیای مدرن برای این گونه مسائل هم راه حل اندیشیده (البته نمی دونم ربطی داره یا نه) :
http://www.fertilityfriend.com/
 
ممنونم از ابراز همدردی تان.

شبنم،
خوشبختانه درد ندارم.

اکبر،
فکر کنم حرف های زیادی دارید. اگر در راه انداختن وبلاگ کمک خواستید بگویید.

شلمان،
وب سايت جالبی را معرفی کرده اید. ممنون.
 
دو سوال از نويسنده سايت دختر بودن و ساير همفكرانشان:

شما و امثال شما خلاصه حرفتان اينست كه:
"ويژگي اصلي دوران مدرنيته شکوفايي عقل آدمي است و عقلانيت هيچ خط قرمزي را به رسميت نمي شناسد" ،
پس در آن صورت چرا با وجود آنکه : ويژگي اصلي دوران مدرنيته در غرب (انگلستان.هلند.دانمارک. اتریش. آلمان.و...) که شکوفايي عقل آدمي است , از هر سه يا چهار بچه, رسماْ يکدامشان توسط وزارت کشورشان, زنازاده معرفی میشوند.
- منها ی سقط جنين های آزاد ويا آنهائيکه رسماْ زنا زاده معرفی نمیشوند-
ببينيد اين .يکی ازآن محصولات مهم ، كه ميگويد ؛ "ويژگي اصلي دوران مدرنيته شکوفايي عقل آدمي است که هيچ خط قرمزي را به رسميت نميشناسد" ، میباشد. درضمن ايدز را هم به آن اضافه کنيد. که از همين نوع محصولات عصر مدرنيته غرب میباشد.همچنين ازهم پاشيدگی خانواده و بسياری محصولات خراب ديگر از اين نوع.
سوال ديگری که از شما دارم اينست که:
آيا شما مسلمان هستيد؟
آيا پايبند به اجرای احکام شرع مقدس اسلام در حد وظيفه خود میباشيد؟
در آنصورت، تحليلتان از آزادی در رابطه با روابطي كه با جنس مخالفتان در چارچوب قوانين اسلام و نيز خطوط قرمز اسلام براي اين نوع آزادي جنسي كه شما به آن عمل ميكنيد ،چيست؟
 
به آقای اکبر:
۱) پیش‌نهاد دختره به شما بسیار متین است. چرا تریبون خودتان را به راه نمی‌اندازید و بعد نمی‌نشینید تا حرف‌های‌تان توسط عده‌ی افراد بیش‌تری خوانده شود. اگر حق بگویید، در نهایت آدم‌ها دورتان جمع می‌شوند.
۲) شما جدا به انتظار پاسخ به سوالات و چالش‌های‌تان هستید؟ آن هم وقتی که صاحب این‌جا و امثالهن(!) را فاسد می‌نامید و با لحن ناپسند سخن می‌گویید؟ اولین پیش‌شرط گفتگو، تساوی و احترام دو طرف به هم است. اگر چنین نکنید، انتظار پاسخ هم نباید داشته باشید.

دختره مرا می‌بخشاید که در امور وبلاگ‌اش دخالت کردم.
 
sologen,
خيلی درست نوشته ايد. ممنون.
 
انساني كه فساد اخلاقي پيدا كرد، مسلماً؛ نه ميتواند شنواي حرف درست باشد و نه پاسخگوي هر سوال منطقي خواهد بود.
البته من در مورد هويت وماٌموريت صاحب اين سايت ،در رابطه با نوشته هاي بي حيا گرانه بي شرمانه اش در حال برس هستم كه چرا اين سايت منحرف تا كنون در ايران اسلامي فيلتر نشده است.
 
ino behesh migan tajrobe haye moshtarak!
poste baidt fogholadasss
 
دخالتي هم از ناحيه من

اكبر عزيز
تفاوت اساسي و بنيادين انسانهاي فرهيخته با كوته فكران،‌ در توانايي شنيدن،‌ بدون برانگيختگي و خشونت است. موضوع بحث من نه دينداريست و نه اعتقاد، مسلمان فرهيخته داريم، مسلمان دگم هم به هكذا، علامه جعفري مسلمان بود، بن لادن هم به هكذا،‌ تصور مي كنم محترمانه تر از اين نمي شد كه نويسنده اين وبلاگ از شما خواست كه تريبوني دست و پا كنيد و منحرفان (به زعم خودتان) را ارشاد كنيد،‌ شايد هم حق با شما باشد.
دوست عزيز،‌ مادامي كه به جاي امر به معروف و نهي از منكر (الزامات دين اسلام) به قلع و قمع فكر مي كنيد و به صحراي كربلا (فيلترينگ!!) مي زنيد، و صاحبان تفكري را حيوان مي پنداريد،‌‌ نه مي توانيد كسي را به راه راست(تان) هدايت كنيد و نه خواهيد توانست حقانيت (احتمالي) خودتان را به كسي اثبات كنيد. حالا گردن بنده هم روي گيوتين،‌ شمشيرتان را بكشيد!
 
به صاحب اين سايت و همفكرانش عرض ميكنم كه، چرا در پاسخ به دو سوال من طفره مي رويد و خزعبلات ميگوئيد. اصلاَ شما چه مشكلي داريد كه به سوالات من پاسخ نمي دهيد؟
 
مجتبی
اکبرخان.نکاتی را که شما در مورد دولت خاتمی گفتید چنان بی اساس و دروغ است که قبل از تفکر انسان را به خنده وا میدارد.بر همه واضح است که دولت احمدی نژاد دولتی فاسد و انحصارگرا و بدون تخصص است بطور مثال در اداره ما فردی که هنوز دانشجو است باحقوق لیسانس و به عنوان کارشناس مشغول کار است و حقوقش ازمن لیسانس بیشتر تنها به این دلیل که ایشان از دوستان حزبی باهنر ملعون است.این تنها یک نمونه بود.
در مورد دولت آقای خاتمی آنچه که دوست و دشممن نیز بدان معترف است وجود شایسته سالاری در حکومت و رعایت قوانین بازی است وگرنه بحرانی چون زلزله بم اگر در دولت فعلی اتفاق می افتاد نتیجه اش تلفات دو برابر بود.در ضمن اکبرخان شما که ادعای مسلمانی دارید چگونه است که جان سیصد نفر انسان فارغ از مقام و منزلت آنها برای شما بی اهمیت است اگر بجای این سیصد نفر انسان اون احمدی نژاد فاسد و دزد(باتوجه به روشدن اختلاس سیصد میلیاردی آقا در شهرداری تهران به روایت اصول گرایان حاکم بر شهرداری(چشم زخمی بهشان میرسید آیا دنیا رو به آتش نمیکشیدید؟ اگر عزیز شما و یا نان آور خانواده تان بجای یکی از مقتولین قتلها بود آیا اینگونه سخن میگفتید؟اکبر خان شما در بالا سوالی را مطرح کردید وچواب خواستید در حالی که من در مسلمان بودن شما شک دارم زیرا کسی که قرانی را که میگوید اگر یک انسان کشته شود کل انسانیت مرده است را قبول ندارد باید در مسلمانی آن شخص شک کرد و چنین فردی حق ندارد تفتیش عقاید کند که کی مسلمان است و کی نیست.بقیه جواب مرا در انتخابات ریاست جمهوری وسیلی که بگوش رییس جمهور فعلی میخورد خواهید شنید.
 
Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?